Who chatter to you, will chatter of
you
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
Who has skirts of straw needs fear to fire
کسی که دامن حصیری دارد باید از آتش
فاصله بگیرد.
کسی که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بیاندازد.
When love is not madness, it is not love
عشق که به حد دیوانگی نرسید، عشق نیست.
عاشق آن باشد که چون آتش بود گرم رو سوزنده و سرکش بود
بقیه در ادامه مطلب
What the eye sees not, the heart ruse not
اگر دیده نبیند، دل نخواهد.
When good cheer is lacking, our friends will be packing
یار نیک را در روز بد شناسند.
While the grass grow, the cow starves
بزک نمیر بهار میاد، خربزه با خیار میاد.
Who longest wait of all surely wins
صبر آرد آرزو را نی شتاب؛ صبر مایه پیروزی است.
We are on a different wavelength
آبمان به یک جوی نمی رود.
We live for a good time not for a long time
کیفیت زندگی مهم تر از کمیت زندگی است.
Who knows much, will suffer much
هر که بیشتر می فهمد بیشتر رنج می برد.
What the heart feels the tongue speaks
آنچه بر دل فرود آید، بر زبان آید.
Who keeps company with the wolf will learn to howl
انگور ز انگور همی گیرد رنگ.
کمال همنشین در من اثر کرد و گرنه من همان خاکم که هستم
Water is life’s matter and matrix, mother and medium.
آب مایه حیات است؛ بدون آب نمی توان زندگی کرد؛ آب آبادانی است.
Water which is to pure has no fish
آب پاک و تمیز ماهی ندارد.
Wishes don’t wash the dishes
با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.
a Wonder lasts but nine days
آتش تند زود خاکستر می شود.
a Work well begun is half done
کاری که خوب شروع شده باشد در واقع نیمی از آن انجام شده است.
When/where one door shuts another opens
خدا گر به حکمت ببندد دری گشاید به فضل و کرم در دیگری
When the word is out it belongs to another
سخن تا نگویی بر او دست هست چو گفته شد یابد او بر تو دست
When the head aches, all the body is out of tune
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
What is a workman without his tools
ز بی آلتان کار ناید درست؛ بدون ابزار و وسایل کاری نمی توان انجام داد.
Wedlock is a padlock
ازدواج، اسارت است.
ای گرفتار پایبند عیال دیگر آسودگی مبند خیال
Work while it is day
تا تنور داغ است نان باید پخت.
the Weakest goes to the wall
هر چه سنگ است به پای لنگ است؛ سنگ به در بسته می خورد.
When candles are away all cats are grey
شب گربه سمور نماید.
We are shot with our own arrow
خود کرده را تدبیر نیست؛ از ماست که بر ماست.
Wear the pants in the family
تصمیم گیرنده بودن؛ حرف آخر را زدن؛ رئیس بودن
a Woman’s place is in the home
خانه بدون زن گورستان است.
زن بلا باشد به هر کاشانه ای بی بلا هرگز مبادا خانه ای
a Woman’s work is never done
کار خانم ها هیچ وقت تمام نمی شود.
Walnuts and pears you plant for your heirs
هر چه نیکی کنید آن نیکی به خود کرده اید.
When the wine is in, the wit is out
شراب، عقل از سر بیرون کند.
When the pot boils over, it cools itself
فواره چون بلند شود سرنگون شود.
Wisdom is better than strength.
آدمی را عقل می باید نه زور.
What you pay, what you get
هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.
What is past, is past
گذشته ها گذشته است.
Who laughs last, laughs longest
آن خوش است ای جان که فرجامش خوش است.
While there is life, there is hope
تا زندگی هست، امید هست.
What you lose on the swings, you gain on the roundabouts
دری نبست زمانه که دیگر دری نگشاید.
ایزد هرگز دری نبندد بر تو تا صد دیگری به بهتری نگشاید
What is told in the ear of a man, is often heard a hundered miles away
حرفی که از دهان بر آید، گرد جهان در آید.
Wonders will never cease.
معجزه هنوز هم اتفاق می افتد.
Water is the best thirst quencher
آب بهترین فرو نشاننده عطش است.
Want is the mother of industry
احتیاج مادر اختراع است.
What is taken in with the milk, only goes out with the soul.
با شیر اندرون شده با جان بدر شود.
When drink enters, wisdom departs
شراب که از در، در آمد عقل و هوش از کف برفت
Worrying never did anyone any good
نگرانی دردی را درمان نمی کند.
Wake not a sleeping dog
فتنه در خواب است بیدارش مکن.
We seek water in the sea
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
We cannot learn without pain.
بدون رنج و زحمت، علم حاصل نمی شود.
We lie loudest when we lie to ourselves
وقتی به خودمان دروغ می گوییم آن را بلندتر فریاد می زنیم.
When in doubt do nowt/ nothing
روزه شک دار نگیر.
Who knows he knows nothing knows much.
هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب وروز معلومم شد که هیچ معلوم نشد
Who knows what tomorrow holds.
که داند که فردا چه زاید زمان؛ هیچکس از آینده خبر ندارد.
When things got to the worst they will mend
تا پریشان نشود کار به سامان نرسد؛ خرابی مقدمه اصلاح است.
When angry, count a hundred
هر وقت عصبانی شدی یک لیوان آب بخور.
What costs little is little esteemed.
نداند کسی قدر روز خوشی مگر روزی افتد به سختی کشی
What can’t be cured must be endured.
چو نتوان بر افلاک دست آختن ضروری است با گردشش ساختن
Water does not tickle out of his hand
آب از دستش نمی چکد.
Writing of ideas is the capital of future
نگارش اندیشه ها، سرمایه آینده است.
Woman’s dreams go by contraries
خواب زن چپ است.
Win a few, lose a few
آدم گاه برنده است، گاه بازنده.
Words are but wind.
حرف باد هواست.
Why buy a cow when milk is so cheap.
چرا باید یک گاو بخری وقتی که شیر اینقدر ارزان است. ( آفتابه خرج لحیم کردن است )
War and love are as full of trouble as pleasure
جنگ و عشق هر آنقدر لذت بخش باشند به همان قدر دردسرساز هم هستند.
Wear the old coat, but buy the new book.
لباس کهنه ات را بپوش اما کتاب تازه بخر.
Wake up and smell the coffee.
ششدانگ حواس خود را جمع کردن
Work one’s fingers to the bone
جان کندن؛ سخت کار کردن
Warm the cockles of somebody’s heart
کسی را خوشحال کردن.
Weigh the pros and cons.
معایب و محاسن کاری یا چیزی را سنجیدن.
Work all the hours God sends
بکوب کار کردن؛ شبانه روز کار کردن
Wear one’s heart on one’s sleeve.
بی شیله پیله بودن؛ صاف و ساده بودن
When pigs fly.
خدا را چه دیدی!؛ در همیشه روی یک پاشنه نمی گردد.
Win small, win early, win often
کم ببر، زود ببر، همیشه ببر.
When the hell’s frozen over.
وقت گل نی