آموزش زبان انگلیسی

داستان انگلیسی.نمونه سوال زبان .طرح درس زبان .گرامر دوره راهنمای .اس ام اس

آموزش زبان انگلیسی

داستان انگلیسی.نمونه سوال زبان .طرح درس زبان .گرامر دوره راهنمای .اس ام اس

داستان های انگلیسی با ترجمه soldier

Two soldiers were in camp. The first one's name was George, and the second one's name was Bill. George said, 'Have you got a piece of paper and an envelope, Bill?'

Bill said, 'Yes, I have,' and he gave them to him.

Then George said, 'Now I haven't got a pen.' Bill gave him his, and George wrote his letter. Then he put it in the envelope and said, 'Have you got a stamp, Bill?' Bill gave him one.

Then Bill got up and went to the door, so George said to him, 'Areyou going out?

Bill said, 'Yes, I am,' and he opened the door.

George said, 'Please put my letter in the box in the office, and ... ' He stopped.

'What do you want now?' Bill said to him.

George looked at the envelope of his letter and answered, 'What's your girl-friend's address?'

ترجمه در ادامه مطلب

دو سرباز در یک پادگان بودند. نام اولی جرج بود، و نام دومی بیل بود. جرج گفت: بیل، یک تیکه کاغذ و یک پاکت نامه داری؟

بیل گفت: بله دارم. و آن‌ها را به وی داد.

سپس جرج گفت: حالا من خودکار ندارم. بیل به وی خودکارش را داد، و جرج نامه‌اش را نوشت. سپس آن را در پاکت گذاشت و گفت: بیل، آیا تمبر داری؟ بیل یک تمبر به او داد.

در آن هنگام بیل بلند شد و به سمت در رفت، بنابراین جرج به او گفت: آیا بیرون می‌روی؟

بیل گفت: بله، می‌روم. و در را باز کرد.

جرج گفت: لطفا نامه‌ی مرا در صندوق پست بیاندازید، و ... . او مکث کرد.

بیل به وی گفت: دیگه چی می‌خواهی؟

جرج به پاکت نامه‌اش نگاه کرد و گفت: آدرس دوست دخترت چیه؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد